به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ براساس آمارهای رسنی تولید و صنعت کشورمان در سالهای اخیر وضعیت مناسبی نداشتهاند و میتوان گفت در شرایط رکود به سر میبردهاند. رکودی که نه تنها به فعالیت پیشرانهای اقتصادی ضربه زده است، بلکه عامل بیکاری بسیاری از کارگران شده است. مهمترین دلیل این اتفاق را میتوان به صرفه بودن سرمایه گذاری در فعالیتهای غیرمولد، نبود یک استراتژی صنعتی و تغییر مداوم قوانین تولید کشور دانست.
در همین راستا گفتوگویی با محمدرضا یزدی زاده؛ کارشناس اقتصادی داشتهایم که در ادامه تقدیم میشود.
دستورالعملهای حوزه تولید پایدار نیستند و ممکن است هرلحظه تغییر کنند؛ به نظر شما ثبات قوانین و دستورالعملهای اقتصادی چه کمکی به فعالیت پیشرانهای اقتصادی میکند؟
مسئله بازرگانی خارجی یک موضوع بسیار مهم و عمیق است، نفوذ یک کالا در یک بازار ممکن است سالها زمان ببرد؛ مهمترین مسئلهای که شاید مهمتر از کیفیت کالا برای یک بازار هدف اهمیت دارد، تداوم و ثبات عرضه آن است. یک ویزیتور را در نظر بگیرید که در یک محله و مغازه مراجعه میکند. اگر مغازه دار بداند که این ویزیتور امروز جنس میدهد، ولی فردا جنسی ارسال نمیکند، نهایت لطفی که مغازه دار میکند این است که به نصف قیمت جنسش را بردارد، چون معلوم نیست دریافت کالا تداوم داشته باشد. یعنی جنس به بندر رسیده است و در گمرک درحال صادر شدن است که ناگهان جلوی ادامه کار را میگیریم که باعث نابودی بازارهای صادراتی ما میشود. موضوع ممنوع شدن صادرات باید حذف شود.
دولت باید مکلف شود هر نوع تغییر سیاست تعرفهای را ۳ ماه زودتر اعلام کند تا تولیدکنندگان بتوانند خودشان را زودتر با شرایط تطبیق دهند که مستلزم آمار دقیق دولت است.
ما همزمان نگاه مسئولان کشورمان و کشورهای دیگر مثل کره جنوبی به پیشرانهای اقتصادی و صنعت را داشته ایم. به نظر شما چه رفتارهایی توسط این کشورها باعث شد تا در صنعت از ما پیشی بگیرند؟
مهمترین مسئلهای که باعث عقب افتادگی ما در صنعت شده است، نبود «استراتژی توسعه صنعتی» است. بزرگترین برنامه ما، برنامههای ۵ ساله است که به خاطر سیستم طراحی اشتباهی که دارند، سناریوی مختلفی را در نظر نمیگیرند و بنابراین قابلیت انعطاف و اجرا ندارند و همه آنها قبل از آغاز محکوم به شکست هستند؛ همین موضوع مهمترین عامل عقب افتادگی صنعتی کشورمان است.
متاسفانه تاکنون حلقههای مفقوده صنعت در ایران شناسایی نشدهاند؛ باید تا امروز هرم صنعتی شدن را طراحی میکردیم که هنوز این اتفاق نیفتاده است. برای اقتصاد ایران واجب است که مالیاتهای سنگینی برای فعالیتهای اقتصادی غیر مولد طراحی شود
یکی از راههای حمایت از پیشرانهای اقتصادی ایجاد نظام انگیزشی بانکها برای پرداخت تسهیلات است؛ به نظر شما انگیزه پرداخت اعتبار به تولید توسط بانکها و کاهش فعالیتهای غیرمولد چطور اتفاق میافتد؟
کاهش فعالیتهای غیرمولد توسط بانکها امکان ندارد صورت گیرد. یعنی ممکن است شخصی به اسم تولید وام بگیرد و آن را در جایی سرمایه گذاری میکند که سود زیادی داشته باشد. تا زمانی که شما علت را برطرف نکنید، نمیتوانید با روشهای دیگر این کار را انجام دهید. روی موارد خاصی شاید بتوانید این کار را انجام دهید. به عنوان مثال بانک برای ساخت ملک به صورت مرحلهای وام میدهد و آن را به امان خدا رها میکند. در خارج کشور هرکسی که وام میگیرد، پروپوزالی را ارائه میکند و بانک به سیستم مالی آن شرکت وصل میشود و هر روز سیستم مالی آن شرکت را چک میکند و متناسب با پیشرفتی که دارد، به آن شرکت پول میدهد و اگر پیشرفت چشمگیری نباشد، پرداخت تسهیلات را قطع میکند و مطالباتش را وصول میکند. موضوع اصلی آن است که دولت باید فعالیتهای غیرمولد را تهدید کند و انگیزه در بخشهای مولد آنقدر بالا باشد که سرمایههای به سمت فعالیت غیرمولد وارد نشوند.
یکی از ملزومات توجه بیشتر به پیشرانهای اقتصادی و حرکت سرمایه از فعالیتهای غیرمولد به مولد، توجه به قوانین مالیاتی است. نقش مالیات در حمایت از تولید چیست؟
بزرگترین عامل حمایت از فعالیتهای مولد، تهدید فعالیتهای جایگزین برای سرمایههاست. تا زمانی که به بخش خصوصی میگویید تا اختیار دارید، از یک طرف میتوانید در بخش ملک و ماشین و ارز و طلا بروید و مالیات ندهید و سود صددرصد تضمینی و چندبرابر سطح تورم با ریسک صفر داشته باشید و اختیار دوم این است که به دنبال تولید بروید که نقد شوندگی سرمایه ات منفی است، مالیات هم باید بدهید و ریسک بالایی همچون تصمیمات ناگهانی در صنعت توسط دولت هم وجود دارد و از ورود مواد اولیه جلوگیری میشود و سیاستهای سردرگمی در این زمینه وجود دارد و نصف تورم سود میبردید که بخشی از آن را باید به عنوان مالیات پرداخت کنید.
باید نرخ مالیات بر فعالیتهای غیرمولد وضع شود که با نرخ تولید مساوی نباشد. باید نرخ مالیات فعالیتهای غیرمولد بسیار بالاتر باشد که بتواند مزیتهایی را که فعالیتهای غیرمولد دارند را به گونهای کاهش دهند که سرمایهها به سمت فعالیتهای مولد بروند.